ریتم آهنگ

بیوگرافی فرانسوا بوچر؛ نقاش قرن هجده فرانسه

بیوگرافی فرانسوا بوچر؛ نقاش قرن هجده فرانسه

بیوگرافی فرانسوا بوچر

آموزش اولیه

فرانسوا بوچر، پسر یک طراح، نقاش و حکاک، خاستگاهی متواضع و در عین حال هنری داشت. اولین آموزش او نزد پدرش در پاریس بود تا اینکه آثار او مورد توجه نقاش محترم فرانسوا لموین قرار گرفت. با وجود اینکه بوچر 17 ساله قبل از اینکه برای ناشر ژان فرانسوا کارز کار کند، فقط چند ماه زیر نظر لموین باقی ماند، اما به سرعت سبک آکادمیک استاد اول خود را جذب کرد. مهارت بوچر به عنوان نقاش و حکاکی مورد تحسین مجموعه دار بسیار محترم و حامی بزرگ هنر، ژان دو ژولین قرار گرفت، او وظیفه حکاکی نقاشی های آنتوان واتو را به هنرمند جوان سپرد. بوچر علیرغم عدم آموزش رسمی در آکادمی، در سن 20 سالگی برنده جایزه رم، بالاترین افتخار آکادمی شد.

 

اگرچه این جایزه باید برای تحصیل در ایتالیا به مدت سه سال کمک هزینه تحصیلی می کرد، سیاست داخلی آکادمی مداخله کرد و نشد. بوچر به سفارش‌های خصوصی برای نقاشی، طراحی و حکاکی روی آورد، مهارت‌های او به قدری شگفت‌انگیز بود که توانست هزینه سفر خود به ایتالیا را در سال 1728 تأمین کند. در آنجا، او آثار میکل آنژ و رافائل و همچنین استادان باروک مانند برنینی و کاستیلیونه را مطالعه کرد. بوچر پس از بازگشت به پاریس، رسماً در آکادمی پذیرفته شد. پرتره های او در میان نخبگان پاریسی یکی از پرطرفدارترین پرتره ها بود، مشتریان او تا پادشاه لوئیس پانزدهم گسترش یافتند.

 

دوره بلوغ

به عنوان یک آکادمیک، حرفه بوچر اوج گرفت. او برای صحنه‌های اساطیری و همچنین نقاشی‌های سبک، مناظر و پرتره‌ها مورد تقاضای کلکسیونرهای سلطنتی و اشرافی بود. چاپ‌ها و حکاکی‌های مقرون‌به‌صرفه‌تر پس از کار او در میان تحسین‌کنندگان کمتر ثروتمند بسیار قابل جمع‌آوری بود و به طور گسترده منتشر و فروخته شد. در اواخر دهه 1730، زمانی که از او برای ایجاد طرح هایی برای کارخانه ملیله سازی در بووه دعوت شد، شهرت بوچر بیشتر شد. کارتون های ملیله بوچر از صحنه های شبانی بسیار ارزشمند بود و نه تنها در اروپا، بلکه تا چین صادر شد. او همچنین بعداً به عنوان بازرس آثار در تولید ملیله گوبلین منصوب شد. سبک روکوکو امضای او برای هنرهای تزئینی مناسب بود. به زودی طرح های او بر روی چینی تکثیر شد. علاقه به تئاتر به زودی تبدیل به نقشی شد که بر طراحی صحنه برای اپرای سلطنتی نظارت می کرد.

 

بوچر علیرغم بسیاری از پروژه های متنوع خود، در درجه اول یک نقاش باقی ماند و برای نخبگان اشرافی و بین المللی ساکن پاریس کار می کرد. مادام دو پومپادور، معشوقه اصلی شاه لوئی پانزدهم، مهم‌ترین حامی او شد و مجموعه‌ای از پرتره‌های بزرگ و همچنین تعدادی آثار اسطوره‌ای بزرگ، مانند توالت زهره (1751) و نقاشی‌های مذهبی مانند The نور جهان (1750)، صحنه تولد عشق و گرمای مادری. با حمایت مادام دو پومپادور، بوچر در سال 1765 به عنوان نخست وزیر پینتر دو روی - نقاش رسمی پادشاه - منصوب شد.

 

اواخر دوره

 

در همان سالی که به نقاش رسمی پادشاه رسید، بوچر نیز جانشین هنرمند کارل وانلو به عنوان مدیر آکادمی رویال شد و تسلط خود را بر هنر فرانسه و نهادهای آن مستحکم کرد. اگرچه او به بالاترین درجات موفقیت رسمی رسیده بود، اما شهرت و نفوذ او در مواجهه با اخلاق و فلسفه رو به رشد روشنگری شروع به کمرنگ شدن کرد. او کمتر در سالن به نمایش گذاشت، شاید به دلیل نقدهای تند منتقدان با نفوذی مانند دنیس دیدرو، که آثار او را غیراخلاقی، غیرصادقانه و واپسگرایانه رد کردند. در کنار تکرارهای اولیه آنچه که تبدیل به نئوکلاسیک می شود، سبکی از لحاظ فکری سختگیرانه و اخلاقی نقاشی، موضوعات اشرافی و پالت های پاستلی هنرمندان روکوکو مانند بوچر به عنوان مفرط و بیهوده تلقی می شدند. با وجود این تغییر در افکار عمومی، بوچر هرگز از سبک شخصی خود تزلزل نکرد. او با وجود موج فزاینده نئوکلاسیکیسم محدودتر و اخلاق بورژوایی، انتخابی محبوب برای هیئت های اشرافی باقی ماند و وظایف رسمی خود را در آکادمی و در دربار انجام داد.

 

در اواخر دهه 1760، بوچر به کار خود ادامه داد، اگرچه از سلامتی ضعیف، از جمله مشکلات بینایی رنج می برد. او به طور ناگهانی در استودیوی خود در کاخ لوور در سال 1770 درگذشت، با تکمیل (بر اساس برآورد خود، شاید اغراق آمیز) بیش از 10000 طراحی و 1000 نقاشی در طول زندگی خود.

 

میراث فرانسوا بوچر

در زمان مرگ بوچر، سبک روکوکو در میان منتقدان و هنرمندان به طور یکسان مورد توجه قرار نگرفت. نام بوچر به سرعت مترادف با سبک زندگی منسوخ و غیراخلاقی مرتبط با رژیم باستانی شد. همانطور که مورخ هنر دیوید ویکفیلد می نویسد: "از بین تمام نقاشان قرن هجدهم فرانسوی، بوچر شاید بدترین سرنوشت را از دست آیندگان گرفت." در زمان خود، او را به عنوان یک استاد شناخته شد و به عنوان "نقاش الفضل" تحسین شد. حتی ژاک لوئیس دیوید، رهبر سبک نئوکلاسیک که روکوکوی بوچر را تحت الشعاع قرار می داد، از او ستایش می کرد و شاگردانش را به تمسخر استاد فقید توصیه می کرد و می گفت: "همه نمی توانند بوچر باشند."

 

پس از انقلاب فرانسه، مهارت‌های رسمی بوچر در خلال احیای روکوکو در دهه‌های 1860 و 1870 مورد قدردانی قرار گرفت. پل مانتز، مورخ اولیه هنر و قهرمان تئودور روسو و اوژن دلاکروا، از بوچر به عنوان یک نقاش واقعی عصر خود دفاع می کند و صادقانه معاصران خود را نمایندگی می کند و او را به اصول نوپای رئالیسم قرن نوزدهم گره می زند. استاد امپرسیونیست، آگوست رنوار، که برهنه‌های جذاب و میل او به پاستل تأثیر آشکار بوچر را دارد، سلف خود را "مردی که بدن زن را به بهترین شکل درک می‌کند" نامید. اگرچه هنوز با حماقت و زیاده‌روی اشراف همراه است، بورسیه‌های امروزی بوچر را به عنوان یکی از سازنده‌ترین و ماهرترین هنرمندان قرن هجدهم تغییر داده است.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”